سرویس دفاع و امنیت مشرق _ هنگامی که در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ میلادی عملیات ویژه نظامی ارتش روسیه در خاک اوکراین آغاز شد، بسیاری از کارشناسان نظامی این نبرد بزرگ را فرصتی برای اثبات توانایی و بازاریابی برای تسلیحات جدید روسی نظیر هواپیماهای جنگنده، بالگرد رزمی یا تانک و توپخانه میدانستند.
وزارت دفاع روسیه و شرکت های بزرگ تسلیحاتی این کشور در سه دهه گذشته از زمان فروپاشی شوروی با برپایی نمایشگاه های تسلیحاتی در داخل روسیه یا حضور در موارد مشابه در کشورهای خارجی تبلیغات گسترده ای را در زمینه توانایی تسلیحات نوین روسی انجام داده و البته مشتریان بزرگی نیز پیدا کردند؛ اما جنگ اوکراین بهترین فرصت بود تا این توانایی ها توسط کشور سازنده این تسلیحات در عرصه عمل و با بالاترین ظرفیت موجود به اثبات برسد.
اما وقایعی که در ماه نخست جنگ رقم خورد به منزله یک نا امیدی بزرگ برای صنعت نظامی روسیه به شمار می رفت؛ علی رغم اینکه ارتش روسیه موفق به پیشروی گسترده در خاک اوکراین و کنترل حدود ۲۰ درصد از خاک این کشور شد اما عملکرد فنی تجهیزات ساخت این کشور متفاوت با تصورات گذشته و امید به درخشش آنها بود.
در همان روزهای نخست جنگ مشخص شد نیروی هوایی روسیه برخلاف تصورات و ادعاهای انجام شده توان انجام عملیات سرکوب پدافند هوایی اوکراین را ندارد؛ موارد بسیار زیاد سقوط جنگنده های مردن این کشور نظیر سوخو۳۴ یا بالگردهای رزمی کاموف۵۲ و میل۲۸ نتیجه همین ضعف و ناتوانی بود.
به ناچار نیروی هوایی روسیه برای جلوگیری از خسارات بیشتر، فاصله خود با میدان نبرد را افزایش داد و تنها به پوشش هوایی و جلوگیری از عملیات نیروی هوایی اوکراین پرداخت.
در نبود پشتیبانی هوایی و عدم بمباران خطوط دفاعی اوکراین، قوای زرهی و توپخانه ارتش روسیه نیز سرنوشتی مشابه پیدا کردند؛ تجهیزاتی نظیر تانک T-۹۰M یا هویتزرهای Msata-SM۲ که قرار بود با درخشش خود علاوه بر زمینه سازی پیروزی ارتش روسیه، مشتریان خارجی را نیز به خود جذب کنند تبدیل به اهداف آسانی برای دسته های ضد زره یا توپخانه هدایت دقیق اهدایی ناتو به اوکراین شدند.
سامانه های پدافندی نظیر اس۳۰۰، اس۴۰۰، بوک ام۲ و ... علی رغم موفقیت نسبی در خاک اوکراین، در دفاع موثر برابر حملات موشکی و پهپادی اوکراین به پایگاه های هوایی و مراکز حساس نظامی ارتش روسیه در خاک اصلی یا شبه جزیره کریمه ناکام ماندند و فجایعی نظیر قتل عام بالگردهای روسی در فرودگاه خرسون، نابودی ۱۱ فروند جنگنده در پایگاه هوایی ساکی یا آسیب به بمب افکن های استراتژیک این کشور در پایگاه های هوایی انگلس و ریازان رقم خورد.
پهپاد منجی وارد می شود!
اگر پیش از آغاز نبرد و مشاهده وقایع ۱ سال گذشته کسی مدعی میشد که یک پهپاد یا به عبارت دیگر مهمات پرسه زن هوایی تبدیل به برترین سلاح ارتش روسیه در میدان نبرد میشود احتمالا با تمسخر مخاطب مواجه میشد!
اما در میدان نبرد این ادعا رنگ واقعیت به خود گرفت؛ اگر پاییز سال گذشته و ضد حملات بزرگ اوکراین در دو استان خارکیف و خرسون را بدترین دوره زمانی برای ارتش روسیه در جنگ اخیر بدانیم، تقریبا مبدا آغاز حملات پرتعداد پهپادهای انتحاری لانست۳ روسی نیز همین تاریخ بوده است.
حالا که تجهیزات سنگین تر نظیر سوخو۳۵، میل۲۸ یا توپخانه دوربرد ارتش روسیه قادر به مقابله با تجهیزات مدرن غربی در اختیار اوکراین نبودند، پای یک پهپاد به میدان نبرد باز شده بود!
با ایستا شدن میدان نبرد در فصل زمستان، تجهیزات مستقر در نزدیکی خطوط تماس دو طرف، میدان نبرد را به بهشتی برای مهمات پرسه زن Lancet تبدیل کردند؛ پهپادهای شناسایی دوربرد و با دوربین با کیفیت تر نسبت به گذشته اقدام به رصد دائمی میدان نبرد برای ارتش روسیه می کردند و با مشاهده استقرار ادوات نظامی اوکراینی، پهپادهای لنست۳ به سمت آنها روانه میشدند.
برای مدت زمان حدود ۸ ماه تقریبا هر روز شاهد هدف قرار گرفتن ادوات نظامی غربی مدرن در اختیار ارتش اوکراین بودیم؛ تمرکز اصلی حملات لنست روی توپخانه و پدافند هوایی ارتش اوکراین بود که دو معضل بزرگ برای روسیه از ابتدای جنگ محسوب می شدند.
بر اساس شمارش تصاویری که از سوی وزارت دفاع روسیه منتشر شده است مهمات پرسه زن روسی تا امروز چیزی حدود ۳۰۰ دستگاه انواع تجهیزات اوکراینی نظیر سامانه های پدافندی، هویتزرهای کششی و خودکششی، تانک، نفربر و رادار را مورد اصابت قرار داده اند؛ نیمی از این تجهیزات به طور کامل منهدم شده و نیمی دیگر نیز دچار آسیب در سطوح مختلف شده اند.
در میان اهداف منهدم شده توسط لنست۳، میتوان تجهیزاتی نظیر هویتزرهای سزار فرانسوی، کرب لهستانی و ام۱۰۹ و ام۷۷۷ آمریکایی را ذکر کرد؛ سامانه های پدافندی شرقی در اختیار اوکراین نظیر اس۳۰۰ و بوک نیز ضربات سنگینی را از سوی پهپادهای انتحاری روسی دریافت کرده اند.
ارزش برنامه پهپادی ایران در نبرد ناتو و روسیه نمایان شد
کمکهای تسلیحاتی غرب به اوکراین از ابتدای جنگ تا کنون بر مبنای دسته بندی تهدیدات ارتش روسیه بوده است؛ به شکلی که ابتدا برای مهار لشکرهای زرهی انبوه ارتش روسیه غرب اقدام به ارسال گسترده موشک های ضد زره نظیر جاولین کرد؛ برای مقابله با بالگردها و جنگنده های پشتیبانی نزدیک دست به ارسال هزاران موشک دوش پرتاب نظیر استینگر و استار استریک زد.
هنگامی که نبرد در شرق اوکراین آغاز شد (بهار سال گذشته) برای ایجاد برابری آتش توپخانه اوکراین با رقیب خود، هویتزرهای ام۷۷۷، سزار و PZH۲۰۰۰ به دست کییف رسیدند و در دوره زمستان و حملات گسترده با موشک های کروز به تاسیسات انرژی اوکراین، سامانه های پدافندی نظیر گپارد، کروتال و NASAMS برای اوکراین ارسال شدند.
ناتو حتی برای مقابله با موشک های بالستیک اسکندر و هایپرسونیک کینژال نیز با ارسال سامانه پاتریوت موافقت کرد تا بخشی از حملات قابل دفع باشند اما با گذشت ۸ ماه تمام تکنولوژی و صنعت نظامی غرب راهکاری برای مقابله با پهپادهای انتحاری روسی نظیر گران۲ و لنست۳ پیدا نکرده اند.
مهمات پرسه زن لنست۳ قطع به یقین بیشترین آمار انهدام تجهیزات اوکراین مختص به یک مدل سلاح را در زرادخانه ارتش روسیه در اختیار داشته است؛ فشار شدید وارد شده از این سلاح روی ارتش اوکراین موجب شده تا این کشور دست به روش های ابتدایی نظیر نصب توری های فلزی روی ادوات نظامی خود بزند که البته موجب کاهش شدید تحرک و توان آتش این تجهیزات می شود.
این مسئله شاید یادآور حملات پهپادی گسترده انصارالله یمن به تاسیسات نظامی و نفتی عربستان در دوره اوج جنگ نیز باشد که پدافند هوایی عربستان ناتوان از مقابله موثر با این حملات بود.
اکنون مشخص می شود دلیل تمرکز گسترده و پیشگام بودن جمهوری اسلامی ایران در عرصه پهپادی در چند دهه اخیر چه بوده است؛ جایی که در نبرد گسترده میان روسیه و ناتو و هنگامی که عمده تجهیزات مدرن روسی در میدان نبرد ناکام مانده بودند، ترکیب پهپادهای شناسایی و مهمات پرسه زن انتحاری ارتش روسیه خسارات گسترده ای را به تجهیزات غربی در اختیار اوکراین وارد کرده اند که تا امروز نیز هیچ راه حلی برای دفع این حملات پیدا نکرده اند.